میترسم.
اصلا این جوری نبودم. اصلا فک نمیکردم همچین حسی وجود داشته باشه.
وقتی دارم تو خیابون راه میرم. وقتی تو مترو ام. وقتی سوار اتوبوس یا تاکسی و یا هر ماشین دیگه ای میشم.
میترسم.
هرلحظه احساس میکنم یه نفر میخواد بیاد و بهم صدمه بزنه.
چراشو نمیدونم ولی به نظرم میاد که چون خودش ضربه دیده میتونه خیلی راحت این صدمه رو به بقیه و از جمله من بزنه.
منظورم ازضربه هم ضربه روحی و هم جسمی.
کم نیستن آدمایی که لنگ یه لقمه نونن.
کم نیستن آدمایی که لنگ یه نوازشن.
کم نیستن آدمایی که لنگ یه دودن.
کم نیستن آدمایی که لنگن کلا.
کم نیستن آدمای عقده ای.
کم نیستن آدمای طرد شده.
کم نیستن آدمای تازه به دوران رسیده و یا بلوغ زود رسی.
کم نیستن آدمای مجنون.
کم نیستن آدمای بی سر پناه
بیکار
بی ادب
بی ...
کم نیستن آدمای تازه مهاجرت کرده به شهر.
کم نیستن آدمای تازه به دوران رسیده.
کم نیستن آدمایی که ازدواج کردن و زود بچه دارشدن و الآن دارن تو یه خونه 40 متری زندگی میکنن.
کم نیستن آدمایی که میخوان ازدواج کنن ولی نمیتونن.
کم نیستن آدمایی که ازدواج کردن و جدا شدن.
کم نیستن آدمایی که به زور ازدواج میکنن.
کم نیستن آدمایی که مریضی جنسی دارن.
کم نیستن آدمایی که پول ندارن.
کم نیستن آدمایی که بچه بودن هزارتا آرزو داشتن و میخواستن بزرگ شدن دکتر یا خلبان یا مهندس بشن که وقتی بزرگ شدن نشده که بشن.
کم نیستن آدمایی که راحت خیانت میکنن.
کم نیستن آدمایی که دیگران براشون درحد چهارپا و حتی کمتر ارزش دارن.
کم نیستن آدمایی که گشنه یه لمه نون.
کم نیستن آدمایی که سیر نیستن
سیر نمیشن
یا نمیخوان سیر بشن.
کم نیستن آدمایی که معتادن.
کم نیستن آدمایی که مریضن.
کم نیستن آدمایی که معتاد و مریضن و بچه دار میشن.
کم نیستن آدمایی که تا خرخره زیر وام و قسطن.
کم نیستن آدمایی که حرصشون در اومده.
کم نیستن آدمایی که کم آوردن.
کم نیستیم. نزدیک هشتاد میلیونیم. تازه داریم زیادترم میشیم.
تو این وانفسا
حالا یکی بیاد دستای یه نفرو به خاطر النگوهای طلاش و یا هر چیز قیمتیش قطع کنه و بذاره تو ساک و فرار کنه.
اصلا چه اهمیتی داره که اون زن بی دست و بدبخت شده.
حالا یکی بیاد خف گیری کنه.
اصلا چه اهمیتی داره که طرف داره یا نداره.
و چه اهمیتی داره که اون چیزایی که همراهش داره مثلا اون کیف پول که از دستش میده یه هدیه دوست داشتنی باشه که توش عکس عزیزاشو گذاشته باشه یا اولین حقوقشو یا وامی که تازه به دستش رسیده باشه.
حالا یکی بیاد و دزدی کنه.
اصلا چه اهمیتی داره که اون طرف داراس یا ندار. که اگه دارا باشه اونقد سیستم امنیتش خفنه که ... و اگه ندار باشه که اصلا چیزی برا بردن نداره. پس اون طرف یه چیزی بین دارا و نداره که داره زندگیه عادیشو میکنه.
حالا چه اهمیتی داره که اموالی که با زحمت و تلاش به دست آورده به یغما بره.
و چه اهمیتی داره که اون طرف ضربه ببینه یا نبینه.
و اینکه بخواد ضربه ای که دیده رو تلافی کنه.
حالا یکی بیاد و تجاوز کنه .
چه اهمیتی داره که بخواد با نگاهش باشه یا با هر چیز دیگه ای.
و چه اهمیتی داره که اون طرف خودش مورد تجاوز قرار گرفته باشه و بخواد ضربه بزنه.
ووو...
اینا هیچ کدوم اهمیت نداره.
مهم اینه که کم نیستیم.
نزدیک هشتاد میلیونیم.
هممون افتاد به جون هم و یا داریم صدمه میزنیم و یا داریم صدمه میبینیم.
حالا چه اهمیتی داره کی صدمه میزنه و کی صدمه میبینه.
این مطلبو خوندم گفتم شماهم بخونید بد نیست
عشقی که همه در رویاهایمان داریم، بسیار مطلوب است اما این کافی نیست. برخی روانشناسان بر روی این پرسش تمرکز کرده تا پاسخهای عملی و دقیقی برایش پیدا کنند. چگونه میتوان عشق و علاقه میان یک زوج را طولانی کرد؟روانشناسان میگویند اشتیاق سهیم شدن در موفقیتهای یکدیگر میتواند به دوام رابطه کمک کند. همسر شما ترفیع گرفته است، شما احساس خوشبختی میکنید و این خوشبختی را به او نشان میدهید. شما موفق به پیدا کردن سکهای شدهاید که کلکسیونتان آن را کم داشت، همسرتان به خاطر این موضوع خوشحال است... این خوشیهای مشترک نشانه سلامت یک زوج است.
اما اگر بالعکس، موفقیتهای همسرتان برای شما اهمیتی ندارد یا حتی به او حسادت میکنید، احتمالاً شما با همسرتان احساس نزدیکی و پیوند نمیکنید. و این شکاف ظرفیت تأثیرگذاری بر زندگیتان را دارد. این وجه از رابطة زناشویی با فیلمبرداری از زوجهایی که از موفقیت و شکستشان حرف زدهاند، و مشاهدة واکنشهای آنان، مطالعه شده است. زوجهایی که شادیهایشان را با هم تقسیم میکنند کمتر از هم جدا شدهاند.... یکی از رموز زوجهای خوشبخت، پذیرفتن رویاهای یکدیگر است. به رویای همسرتان احترام بگذارید و او را تشویق کنید تا او احساس همدلی و حمایت شما را درک کند و احساس خوشبختی داشته باشد. اگر شما به او اعتماد داشته باشید، انرژیاش را به زندگی زناشوییتان منتقل میکند. اما بر عکس، اگر امیدهایش را ناامید کنید، تمام سرچشمههای امید زندگیتان را هم خشکاندهاید. بنابراین، آنچه اهمیت دارد این است که رویاهایتان را با هم سهیم شوید. بنابراین جرأت حرف زدن دربارة آن رویا و پذیرفتنش را داشته باشید.
منبع:سلامت نیوز
در پی طرح دعوی از سوی خانواده مرحوم «فرهاد مهراد» در مجتمع قضایی شهید صدر تهران به خواسته منع پخش آثار این خانواده، شعبه 80 دادگاه عمومی حقوقی این مجتمع دستور موقت مبنی بر منع پخش آثار «فرهاد» از کلیه کانالهای رادیو و تلویزیون صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران را صادر کرد.
راستی مگه صدا و سیم آهنگم پخش میکنه؟!
میگه:“زندگی به ما آموخته که عشق در نگاه خیره به یکدیگر نیست، بلکه در یک سو نگریستن است.”
میگم کی میکه؟
میگه: آنتونیو دو سنت اگزوپری Antoine de Saint Exupéry
میگم: کی هست؟
میگه:نویسنده و خلبان اهل فرانسه بود.
و ادامه میده: سنت اگزوپری، نویسندهای شاعر و مخترعی با استعداد و مردی متفکره که تو آثارش پر از تجربههای شخصیه، تخیلهای نویسندهای انساندوست دیده میشه که تو دنیای وجدان و اخلاق به سر میبرده و فلسفهاش رو از عالم عینی و واقعی بیرون میکشیده. شخصیت پرجاذبه ش نمونه واقعی بلندی طبع و شهامت اخلاقیه، بعد مرگش ارزش افسانهای پیدا میکنه و آثارش در شمار پرخوانندهترین آثار قرار میگیره.
میگم:الآن کجاست؟
میگه:فرانسه!!
میگم: زنده س؟
میگه: از جنگ جهانی دوم به بعد ناپدید شده!