بیست و شش

من هم از همه اهل زمین دلگیرم...

بیست و شش

من هم از همه اهل زمین دلگیرم...

وبلاگ - شوهر - افسردگی

باهاش که صحبت میکردم خواستم که یه سر به وبلاگم بزنه اما چیزی گفت که اگه بگم شاید باور نکنین!

آدرس وبلاگو نمیدونست!

هنوز هضمش نکردم.

آخه نسبتش با من خیلی نزدیکه نزدیکه...

همسر عزیزمه آخه!

واقعا که 

تو این دور و زمونه ندونستن آدرس وبلاگ همسر مثل ندونستن شماره تلفن همسر میمونه که به لطف خدا ایشون شماره منم حفظ نیستن.

باور کن پلاک خونمونم حفظ نیست اگه ازش بپرسی، حاضرم شرط ببندم.

ناشکر نباشم دیگه بازم اسممو یادشه خودش کلیه.

آره.

بیست و دو احمدرضا احمدی


درختانی را از خواب بیرون می آورم
درختانی را در آگاهی کامل از روز
در چشمان تو گم می کنم
 تو که
 با همه ی فقر و سفره بی نان
 در کنارم
نشسته ای
 لبخند برلب داری
در چهار جهت اصلی

چهار گل رازقی کاشته ای
عطر رازقی ما را درخشان
مملو از قضاوتی زودگذر به شب می سپارد
همه چیز را دیده ایم
تجربه های سنگین ما
 ما را پاداش می دهد
 که آرام گریه کنیم
مردم گریز
 نشانی خانه
خویش را گم کرده ایم
لطف بنفشه را می دانیم
اما دیگر بنفشه را هم نگاه نمی کنیم
ما نمی دانیم
شاید در کنار بنفشه
دشنه ای را به خاک سپرد باشند
باید گریست
باید خاموش و تار
به پایان هفته خیره شد
شاید باران
 ما
من و تو
چتر را در یک روز بارانی
در یک مغازه که به تماشای
گلهای مصنوعی
رفته بودیم
 گم کردیم 

سه تفنگدار

توی هر مملکتی:

اسطوره وجود داره

نویسنده خوب وجود داره 

یه اتاق فکر وجود داره 

چشم انداز چند ساله وجود داره 

قدرت وجود داره (که تا همین الانشم کل آدم بخاطرش تلف شدن) 

آدم های خوب و بد وجود داره 

تو اون آدم های بد آدم های بدتر وجود داره 

آدمهایی که خیرشون که هیچ بلکه شرشونو به زور میکنن تو زندگی آدم 

آدمهایی که باعث دردسر بقیه میشن 

آدم هایی که فقط به وسیله اسطوره ها باید نابود بشن 

مثلا باید یه ژیل پلاسی پیدا بشه و سه تا تفنگدار خلق کنه  

بعد ما ازشون بخوایم که اون آدم بدا رو از بین ببرن 

چون که اون آدم های بد فکر میکنن که خیلی قدرت دارن و همه چی باید طبق نظر اونا باشه. 

حالا میخواد اسمشون خیلی لوند و دخترونه باشه مثل شکوفه یا خیلی ته خطی و زمخت باشه مثل غلام خشتک و ... 

ولی به حال سه تفنگدار ما فرقی نداره که اسمشون چیه با یه تیر تو مخش دخلشو میارن.

داستانهای من و مرغای قدیمی

ما یه فامیل داریم تو شهرستان که خیلی دوستشون دارم. 

آدمهای بی ریا و بی شیله و پیله و اتفاقا خوش خوراکی هستن. 

یادمه قدیما که اومده بودن خونه ما  دلتون نخوادناهار چلو مرغ داشتیم (دلم خواست!) این فامیلمون ۴ تا بچه داره. دو تا دختر و دو تا پسر. یکی از دخترا سر سفره کنار من نشسته بود و من از با اشتها غذا خوردنش تا آخر زمان ناهار استفاده نمودم.  

جونم براتون بگه که استخوونای گردن و بال مرغو اونقدر قشنگ تمییز کرد که استخوونش برق افتاده بود. (سیاه شم اگه دروغ بگم) 

 

من هم که بچه بودم علاقه زیادی به استخوون و ... داشتم ولی از وقتی که یه کم بزرگ شده بودم مامانم بهم گفته بود که مثل آدم غذا بخورم و تنها خودم نیستم که سر سفره ام و همه نگام میکنن و عیبه و مرض بگیری و این حرفا.  

من هم به خاطر اینکه بقیه میبینن و چندششون میشه سعی کرده بودم یواش یواش عین آدم غذا بخورم. خیلی بهتر شدم ولی هنوز باز جا دارم. (دوستانی که غذا خوردن منو دیدن میتونن شهادتشونو در قسمت نظرات بیارن)  

و اون روز من مرغ عزیزمو تمیز نکرده تو بشقاب رها کردم (ای خدا...) 

اما الآن پشیمونی سودی نداره و اینکه آدم نباید زیاد به حرفای پدر مادرش گوش کنه چون پدر مادر حتی تو مخیله شونم خطور نمیکرد که تو مملکت گل و بلبلشون قحطی بیاد. 

پ.ن. الآن دیگه حتی مرغ منجمدم گیرم نمیاد چه برسه به استخونش! باید با این صدمه روحی بسوزم و بسازم و مطمئنم که آهم گریبان اون اطرافیانم رو که غذا خوردن من اذیتشون میکرد رو میگیره. اصلا چه معنی داره آدم سر سفره غذا خوردن دیگرانو تماشا کنه.(رجوع کنید به آداب غذا خوردن در اسلام)

وای مکس

هرچیزی یه اسمی داره و اون اسم یه معنا! (آرایه حذف به قرینه معنوی و لفظی) 

اگه بخوایم واسه چیزی یا کسی اسم انتخاب کنیم اون اسم با توجه به نوع ارتباطمون با اون کس یا چیز انتخاب می کنیم. 

مثلا یه نفر کله سحر به دنیا میاد اسمشو میذارن پگاه! 

یا یه نفر یه گربه پیدا میکنه چون خیلی حییون خریه بهش میگه گربه خره و ... 

حالا شرکت ایرانسل هم وقتی زد تو کار تولید اینترنت پرسرعت؛ مجبور بود که یه اسمی بالاخره براش بذاره. چون خیلی مکث (یا مکس) داشته و هر وقت دختر آقای ایرانسل میرفته اینترنت همش مکث میکرده و دخترش داد میزده وای مکث کرد بازم۱ و یه چیزی تو همین مایه ها! این شرکت نام محصولشو گذاشت وای مکس.  

و چون اگه میذاشت وایمکث مردم متوجه مکثش میشدن اونو با حرف سین به بازار عرضه کرد. 

اینجاست که یادی کنیم از روح پر فتوح جناب ایرانسل و خاندانشون.  

 

 

 

 

 

۱. چند تافحشو بد و بیراه هم گفت که من ننوشتم. 

 

 

پ.ن. اگه بفهمم رفتین وایمکس گرفتین و قبلش تحقیق نکردین و میتونستین از ADSL یا هر چیز دیگه ای استفاده کنین اون وقت میام و بهتون میگم که: گول خوردین آی گول خوردین دی دی دی دین خیلی هم بد گول خوردین دی دی دی دین (این دین به معنای ماهو دین نیست و ادات صوت است)