بیست و شش

من هم از همه اهل زمین دلگیرم...

بیست و شش

من هم از همه اهل زمین دلگیرم...

فردوسی

چو با تخت منبر برابر شود   

همه نام بوبکر و عمّر شود 

تبه گردد این رنجهای دراز 

نشیبی دراز است پیش فراز 

از ایرانی و ترک و از تازیان  

نژادی پدید آید اندر میان  

بریزند خون از پی خواسته 

شود روزگار مهان کاسته 

زیان کسان ازپی سود خویش  

بجویند و دین اندر آرند پیش  

 

 

 

 

امروز یه نفر تو سخنرانیش داشت از دانشجوها و نسل جدید کشور امارات متحده عربی (عربستان) صحبت میکرد. 

میگفت نسل جدیدشون دیگه این مطلبو  که "خلفای آل سعود کنونی همون جانشینان خلفای زمان بعد از وفات پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و آله) هستند" قبول ندارن و این نشانه بیداری امت عرب محسوب میشه. 

حالا این سوال پیش میاد که نسبت دادن بعضی آدما به بعضی بزرگا آیا تو همه جا اشتباهه و تو ایران درسته و یا ما ملتی هستیم که دنبال بت سازی و بت پرستی ایم. 

 

 

پ.ن. دلم برا ابوالقاسم یه ذره شده. (منظورم فردوسی کبیره) 

چی میشد بابای آدم فردوسی بود شوهرش سعدی داداشش حافظ و مادرش پروین. 

راست میگم  

چی میشد آخه...

نظرات 6 + ارسال نظر
ساقی 1391,10,12 ساعت 08:37

اونوقت شاعر شدن و بزرگ شدن هم موروثی می شد

روح فردوسی شاد
خدابیامرز عقاید سکولار داشته !!

چی میشد بابای آدم فردوسی بود شوهرش سعدی داداشش حافظ و مادرش پروین.

اگه شانس منه بابام میشد ایرج میرزا !

حالا درسته میگن فامیل سعدی هستیم ما ولی اینجوریش رو ندیده بودم البته میتونید تو بهشتتون بخواید اینا همش بیان براتون شعر بخونن کیفور شید

سهیلا 1391,10,12 ساعت 17:41

بعدش ملا چه تغییری می کرد؟!!!
اگه من و تو اییم مامان و بابا بونم اینا بودن بازم همینی بودیم که هستیم!!!
آر جونم

یهو صد تا پست با هم میذاری یهو هیچی نمیگی !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد